عکس های دوازده ماهگی گل پسر مامان
عکس های دوازده ماهگی امیرعلی
پس گل مامان وارد 12 ماهگی شده و مامان کمتر فرصت می کنه پای کامپیوتر بشینه و وبلاگش رو آپ دیت کنه. آخه هر وقت کامپیوتر رو روشن می کنم می دویی و میای اون رو خاموش می کنی یا اینکه مودم رو در میاری یا پاهات رو بلند می کنی تا قدت به دکمه های کیبورد برسه و اون رو بزنی. لپ تاپ رو که اصلا جرات نمی کنیم بیاریم وسط ،تو این یک سالی که بدنیا آمدی فقط یکی دوبار روشنش کردیم شیرجه می ری روش بس که بازیگوش و بلایی.
تو هفته های آخر دوازده ماهگی شما راه افتادید اولین باری که راه رفتی وقتی بود که داشتی شبکه پویا نگاه می کردی و تمام حواست به تلویزیون بود و از این ور اتاق تا جلوی تلویزیون رفتی و من بابا مات و مهبوت نگاهت می کردیم. و انقدر خوشحال شده بودیم که نگو
روز تولدت جمعه 5 دی 93 بود و از آنجایی که چند روزی بود که تب داشتی تولدت رو عقب انداختیم تا حالت بهتر بشه. 6 دی ماه برای اولین بار تنهایی بردمت بهداشت تا واکسن بزنی و تو چه پسر خوبی بودی که هیچی نگفتی. و مامان اصلا اذیت نشد فردای روزی که شما واکسن سرخک رو زدی تمام بدنت پرشد از دونه های قرمز و اینطوری شد که یک هفنه دیگه تولدت عقب افتاد.