عکس های 18 ماهگی
عکس های 18 ماهی سفر به مریوان محل اقامتمون تو مریوان دریاچه زریوار مریوان فروشگاه ...
نویسنده :
مامان خانومی
1:22
عکس های 17 ماهگی گل پسر
عکس های 17 ماهگی گل پسر امیرعلی تو حیاط یک گنجشک کوچولو آمده حیاط و آقا امیرعلی داره دنبالش می گرده... قیافه امیرعلی وقتی گنجشک رو پیدا نمی کنه... ...
نویسنده :
مامان خانومی
12:13
توانایی های امیرعلی در این سن
سال نو مبارک+ عکس های شانزده ماهگی
عکس های شانزده ماهگی و سفر به یزد عکس های شانزده ماهگی اینم از سفره هفت سین امسال ما این هفت سین هم یک هفت سین قرآنی با عکس های امیرعلی است. پنجم فروردین 1394 پسر شیطون و بلا آخر شبی در حال خوردن شکلات قربونی گوسفند مراسم فاطمیه (خونه بابا حاجی شون ) امامزاده اسماعیل سفر به یزد در نیمه دوم عید نوروز (1394/01/08) یزد: دخمه زرتشتیان (1394/01/08) ...
نویسنده :
مامان خانومی
23:08
عکس های 15 ماهگی
عکس های 15 ماهگی عکس های 15 ماهگی یک روز زیبا توی حیاط امیر علی جون سرما خورده بود و گلوش درد می کرد برای همین گلوش رو بستم. حرم شاه عبدالعظیم حسنی( شهر ری) (1393/12/29) مزار شهدا (آخرین پنج شنبه سال 1393) ...
نویسنده :
مامان خانومی
21:26
عکس های 14 ماهگی و سفر به مشهد
عکس های 14 ماهگی و سفر به مشهد پسر قشنگ مامان دقیقا موقع رفتن به بیرون یادش می افته که می خواد بازی کنه یا تلوزیون نگاه کنه م وای این بالا چرا رفتی تو حیاط خونمون یک روز آفتابی دیگه تو حیاط بچه بیا لباستو بپوش سفر 4 روزه به مشهد شما عاشق دویدن تو صحن بودید اصلا دوست نداشتی دستت رو بچسبیم امیرعلی و بابایی عکس در آخرین روزهایی 14 ماهگی ...
نویسنده :
مامان خانومی
10:53
عکس های سیزده ماهگی امیرعلی
عکس های 13 ماهگی امیرعلی تولد تولد تولدت مبارک کارت دعوت ساعت تولد امیرعلی : 10:30صبح به همراه اولین عکسی که در بیمارستان ازش گرفتیم. تاریخ بدنیا آمدنش متن تشکر از مهمان ها تزیینات سقفی ریسه عکس های تولد از یک ماهگی تا 12 ماهگی اینم خود گل پسر که درگیر کلاهش بود خوراکی ها ...
نویسنده :
مامان خانومی
9:26
عکس های دوازده ماهگی گل پسر مامان
عکس های دوازده ماهگی امیرعلی پس گل مامان وارد 12 ماهگی شده و مامان کمتر فرصت می کنه پای کامپیوتر بشینه و وبلاگش رو آپ دیت کنه. آخه هر وقت کامپیوتر رو روشن می کنم می دویی و میای اون رو خاموش می کنی یا اینکه مودم رو در میاری یا پاهات رو بلند می کنی تا قدت به دکمه های کیبورد برسه و اون رو بزنی. لپ تاپ رو که اصلا جرات نمی کنیم بیاریم وسط ،تو این یک سالی که بدنیا آمدی فقط یکی دوبار روشنش کردیم شیرجه می ری روش بس که بازیگوش و بلایی. تو هفته های آخر دوازده ماهگی شما راه افتادید اولین باری که راه رفتی وقتی بود که داشتی شبکه پویا نگاه می کردی و تمام حواست به تلویزیون بود و از این ور اتاق تا جلوی تلویزیون رفتی و من بابا مات و م...
نویسنده :
مامان خانومی
14:09